loading...
سایت عاشقانه لاو سیب
آخرین ارسال های انجمن
lovesib بازدید : 307 جمعه 14 اسفند 1394 نظرات (0)

داستان آموزنده و غمگین فضای مجازی

یه روز تو پارک نشسته بودم داشتم تو گوشی لاینمو چک میکردم

یه پسر 5 - 6 ساله امد گفت داداش یه آدامس

میخری ؟

گفتم همرام پول کمه ولی میخوای بشین کنارم الان دوستم میاد میخرم.

گفت باشه نشست.

بعد مدتی ....

بعد مدتی گفت : داداش داری چیکار میکنی ؟

گفتم تو فضای مجازی میگردم.

گفت اون دیگه چیه ؟

خواستم جوابی بدم که قابل درک یه بچه ی 5 6 ساله شه

گفتم فضای مجازی جایه که نمیتونی چیزی لمس کنی ولی تمام رویاهاتو اونجا میسازی

گفت داداش فضای مجازیو دوس دارم منم زیاد میرم

گفتم مگه اینترنت داری

گفت نه داداش.

بابام زندانه نمیتونم لمسش کنم ولی دوسش دارم

مامانم صبح ساعت 6 میره سره کار شب ساعت 10 میاد که من میخابم نمیتونم

ببینمش ولی دوسش دارم

وقتی داداشی گریه میکنه نون میریزیم تو اب فک میکنیم سوپه

تاحالا سوپ نخوردم ولی دوسش دارم

صب خواهرم میره بیرون چون پول نداریم میگن تن فروشی میکنه ولی نمیفهمم وقتی

میاد خونه تنش سر جاشه

من دوس دارم درس بخونم دکتر بشم ولی نمیتونم مدرسه برم باید کار کنم

مگه این دنیای مجازی نیست؟؟؟

اشکامو پاک کردم

نتونستم چیزی بگم

فقط گفتم اره عزیزم دنیای تو ، مجازی تر از دنیای منه !

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سایت عاشقانه لاوسیب با هدف ارائه بهترین مطالب عاشقانه ، شعر عاشقانه ، رمان عاشقانه ، عکس عاشقانه ، داستان عاشقانه ، دل نوشته عاشقانه ، کلیپ عاشقانه ،اس ام اس عاشقانه و ایجاد محیطی صمیمی و دوستانه در تاریخ 1394/4/2 فعالیت خود را آغاز کرده است. هرگونه انتقاد و پیشنهادی پذیرفته می شود.
ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاه های اینترنتی کشور
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    سایت چطوره؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1112
  • کل نظرات : 337
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 264
  • آی پی امروز : 88
  • آی پی دیروز : 98
  • بازدید امروز : 107
  • باردید دیروز : 288
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 395
  • بازدید ماه : 395
  • بازدید سال : 50,102
  • بازدید کلی : 1,988,983