رمان عشق و انتقام
نویسنده: m.sheibani
خلاصه ای از داستان رمان عشق و انتقام:
عشق و انتقام داستان زندگی زهرا از سال های دور تا زمانی نزدیک به حاله. داستانی از شرایط سخت زهرا در محیطی کاملا بسته و سوالهای بزرگ بی جوابی در فکر زهرا . که با تلاش زهرا برای فهمیدن جواب سوالهاش زندگی خیلیها در اطراف اون محول میشه . داستان نشون میده که واقعیت میتونه خیلی دورتر از اون چیزی باشه که در نگاه اول بنظر میرسه و ماه همیشه پشت ابر باقی نخواهد ماند…
قسمتی از رمان عشق و انتقام:
گرمای هوا کلافم کرده بود. هیچ وقت نتونستم حِکمت اصرار خانم جون برای شستن اونهمه لباس چرک، اونم توی اون ساعت روز، زیر آفتاب تابستون رو بفهمم. یه جورایی کِرم داشت!!!!
حالا که دقت می کنم، می فهمم همیشه همینجوریه. وادارم می کرد کل لباسهای اهل خونه رو بعد از نهار زیر آفتاب تابستون، توی حیاط، کنار حوض بزرگ بشورم. البته اگر الان زمستون بود عمراً از این خبرا بود. مطمئناً یه بهونه داشت که شستن لباسها بیفته برای دم غروب که خوشی زیر دلم نزنه!!!!
صدای خانم جون دراومد که:
– ذلیل مرده پس چی شد اون قلیون؟
خانم جون توی ایون زیر سایه لم داده بود به پشتی و زل زده بود بهم.
– اومدم خانم جون، یه دقیقه امون بده. بذار غذات بره پایین بعد بیفت بجون منِ بدبخت.
حجم رمان : ۴.۵۵ مگابایت پی دی اف , ۱.۶۴ مگابایت نسخه ی اندروید