دانلود رمان افسانه ارابلا
رمان افسانه ارابلا برای کامپیوتر و موبایل
Afsaneie Arabela
قسمتی از رمان افسانه ارابلا:
من…من…من…
به راستی من چه؟منِ انسان یا منِ شیطان یا منِ فرشته؟کدامشان؟
خوب؟بد؟یا معمولی؟
سفید؟سیاه؟یا خاکستری؟
دوست؟دشمن؟یا بی طرف؟
من چه؟من به کدام معنا؟
همه من اند.من هم منم.اما همه یک من دارند و من سه من!
من کدام منم؟
در زمان هایی دور سرزمین افسانه ای بود به نام “تارگاسیلوس”.سرزمینی که افسانه ای بودنش رو در افسانه ها می خوندن.
این سرزمین وسیع شامل سه سرزمین متفاوت میشد به نام های:
آرچفیند لند=Archfiend land=سرزمین شیطان ها
ساینت لند=Saint land=سرزمین فرشته ها
و یوژال لند=Usual land=سرزمین مردم معمولی.
مردم سرزمین آرچفیند لند شرور و خبیث بودن و مردم سرزمین ساینت لند مهربون و خوب.و مردم سرزمین یوژال لند هم میانه رو و معمولی.
داستان ما از اونجایی شروع میشه که:
-آرابلا؟آرابلا؟کجایی؟
طبق معمول خانم مارتین پیر بود که مدام از اتاق اشرافیش که در طبقه بالا بود صدام میزد تا کاری رو بهم محول کنه.
-آرابلاااااا؟
چشمامو محکم به هم فشار دادم و مثل خودش هوار کشیدم:
-اومدم خانم مارتین.
دستمال گردگیری رو روی میز آشپزخونه گذاشتم,دامن پیراهن بلندم رو که تا مچ پام بود,صاف کردم و دستی هم به آستین بلند لباسم کشیدم.
متاسفانه به دلیل بسته شدن سایت 98تیا لینک دانلود حذف شد!