سلام امروز داستان زیبا و عاشقانه مهناز رو براتون آماده کردیم امیدواریم خوشتون بیاد
داستان احساسی عاشقانه مهناز:
پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم…ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم
سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود…اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به
وضوح حس می کردیم…
بقیه داستان در ادامه مطلب..