رمان آتلیه عشق
رمان آتلیه عشق برای کامپیوتر و موبایل
Atoliyeye Eshgh
خلاصه رمان آتلیه عشق:
با صدای زنگ گوشیم چشمامو از روی صفحه مانیتور برداشتمو به گوشی جواب دادم….._بله؟؟
_بله و کوفت…بله و مرض..کیمیا نیستم اگه هفت جد و ابادتو نیارم جلو چشمت…
_اخه…چلا..عجقم؟؟
_مرض و عجقم صد بار بهت نگفتم اینطوری حرف نزن؟ حالمو بهم میزنی..لوس..
_خب عزیزم چون حالت بهم میخوره اینطوری جرف میزنم دیگه…
_ههههه بانمک…چقدر تو بامزه ای…
_نیستم؟؟؟؟
_ببین تارا بحث رو عوض نکن…فکردی من نمیفهمم داری لوس بازی درمیاری مثلا یادم بره؟ عمرا من دیگه نمیتونم….
_حالا ببینا یه بار ازت خواستم یه کاری برام انجام بدیا….
برای دانلود رمان آتلیه عشق به ادامه مطلب بروید